وجود شش هزار آثار تاریخی فقط در یک استان شهر ایران!

اصفهان… شهری که هرچی درباره‌ش شنیدی، باز وقتی قدم می‌ذاری تو کوچه‌پس‌کوچه‌هاش، می‌بینی واقعاً یه چیز دیگه‌ست. انگار وسط کتاب تاریخ مدرسه ای، هر طرف که نگاه می‌کنی، یه تیکه از گذشته رو میبینی

مثلاً میدون نقش‌جهان… همین که میری وسطش می‌ایستی، حس می‌کنی پرت شدی چند صد سال قبل، بین رنگ‌ها، گنبدها و صدای اسب‌و‌درشکه‌هایی خان هارو جابه جا میکردن ،مسجد شیخ لطف‌الله با اون گنبدِ خاص و طرح‌های ریز و ظریفش، یه‌جوریه که آدم می‌مونه این هنر رو چطوری با دست خلق کردن. یا مسجد امام… همون لحظه اول که وارد می‌شی، طنین صداش روحتو نوازش میکنه

بعدش می‌رسی به پل‌ها… پل خواجو، سی‌وسه‌پل؛ اصلاً اینا فقط پل نیستن، انگار جای قرار عاشقانه‌ی تویه شعرهای سعدی! شبای زاینده‌رود جمع شدن زیر پل و آواز خوندن مردم یه نوستالژی جمعیه که هر اصفهانی قطعا ازش خاطره داره.

بازار اصفهان؟ یه دنیای جداست. از بوی ادویه تا صدای چکش‌کاری قلم‌زن‌ها… آدم می‌تونه ساعت‌ها فقط نگاه کنه و خسته نشه. هنرهای دستی اینجا هم خودشون یه پا موزه‌ان.

اصفهان یه شهره که حسش مثل دیدن چند تا دوره تاریخی پشت‌سر همه؛ هم باوقاره، هم زنده و پرانرژی. یه ترکیب عجیب و دوست‌داشتنی که هرکی یه بار تجربه‌ش کنه، سخت دل می‌کنه

#ترنج
#اصفهان
#کامواگرافی
دیدگاه ها (۱)

عشق در یک نگاه!

چرا مقابل ایران زانو خواهید زد?

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط